حکمرانی مشارکتی؛ از ایده تا گام‌هایی برای اجرا

در ادبیات سیاست‌گذاری عمومی، مفهوم حکمرانی مشارکتی به مدلی از اداره امور عمومی گفته می‌شود که در آن فرایند تصمیم‌سازی و اجرای سیاست‌ها نه صرفاً توسط نهادهای حاکم، بلکه با مشارکت ذی‌نفعان، گروه‌های مدنی و شهروندان انجام می‌شود. در این الگو، تصمیم‌ها از مسیر گفت‌وگو، تعامل و بازخورد جمعی شکل می‌گیرند و مشروعیت سیاست‌ها، از میزان مشارکت و رضایت عمومی در فرایند حکمرانی ناشی می‌شود. حکمرانی مشارکتی، برخلاف رویکردهای دستوری و سلسله‌مراتبی، بر خرد جمعی، توزیع مسئولیت، شفافیت، یادگیری نهادی و تصمیم‌سازی تعاملی استوار است و هدف نهایی از آن، افزایش کیفیت تصمیمات و ارتقا کارآمدی از طریق استفاده از دانش پراکنده در جامعه است.

در کشور ما نیز مفهوم حکمرانی مشارکتی در سطوح کلان حکمرانی با وجه جمهوریت و مردمی بودن نظام سیاسی و اصول مصرح قانون اساسی پیوند مستقیمی داشته و اساساً شکل‌گیری انقلاب اسلامی بر مبنای همین مشارکت جمعی رقم خورده است. با این حال به نظر می‌رسد حداقل از منظر بازنمایی و روایت این مشارکت، موضوع حکمرانی مشارکت رفته رفته در حد نمایش تصاویری کلیشه‌ای از صف‌های انتخاباتی یا نمایش توده‌وار تجمع‌های مناسبتی تقلیل یافته است. در واقع علی‌رغم اینکه کنش گفتاری غالب مسئولان حاکی از استقبال از شنیدن ایده‌های جدید و بازخوردهای عمومی است اما به جهت تحقق این مشارکت، عملاً اراده جدی و همچنین فرایند و پلتفرمی برای فراهم کردن زمینه و مسیر شفاف این مشارکت تعریف نشده است.

به بیان دیگر آنچه در واقعیت کمتر به آن پرداخته شده، چگونگی نهادینه‌سازی مشارکت جمعی در فرآیند تصمیم‌سازی، دریافت بازخورد و امکان مداخله در عرصه اجرا است. اینکه مشارکت چگونه و ذیل چه مسائلی باید سامان یابد، چگونه ارزیابی و تضمین شود و چگونه به بهبود سیاست‌ها و اقدامات بینجامد؛ موضوعی است که کم‌تر به آن پرداخته شده است. مشارکت مؤثر نیازمند سه مؤلفه اساسی است: شفافیت در فرایندها، دسترسی آسان به بستر مشارکت و تضمین بازخورد مؤثر به مشارکت‌کنندگان. بدون این مؤلفه‌ها، مشارکت به تجربه‌ای نمادین و کوتاه‌مدت تبدیل می‌شود که نه‌تنها اثرگذاری واقعی ندارد، بلکه انگیزه‌های فردی و جمعی را نیز در آینده تضعیف می‌کند.

از منظر تحلیلی اما آنچه در زمینه حکمرانی مشارکتی گفته شد، خصوصاً آنجا اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که با نگاهی به سیر طبیعی عمر نهادها و سازمان‌ها در مدل‌هایی نظیر چرخه عمر آدیزس متوجه این امر حیاتی بشویم که با گذشت زمان و فرسودگی و سنگینی فرایندهای بروکراسی، یکی از مسیرهای پیشگیری از ناکارآمدی و نزدیک شدن سیستم‌ها به پایان چرخه عمر، در دو راهی استفاده کردن یا بی‌توجهی از نوآوری و فناوری است. در واقع آدیزس معتقد است سازمان‌ها در اوج نمودار رشد خود و پس از طی کردن مرحله ثبات، وارد مرحله آریستوکراسی یا اشراف‌گرایی و پس از آن مرحله بروکراسی اولیه و ثانویه می‌شوند. جایی که حلقه‌های بسته و معمولاً ثابتی از کارگزاران در سطوح مدیریتی و تصمیم‌گیری تثبیت شده و انگیزه و امکان نوآوری با چالش مواجه می‌شود. همچنین در این مراحل، کارآمدی نهادها کاهش یافته و حتی تعارضات جدی درون‌سازمانی و غلبه منافع فردی بر وظایف و منافع سازمانی به چشم می‌خورد. چالش‌هایی که در مجموع می‌تواند منجر به انباشت و مزمن شدن مسائل شده و فلسفه وجودی و حیات سازمان‌ها را با مخاطرات جدی مواجه کند.

در این سراشیبی اما یکی از مسیرهای پیشرو، استفاده از ظرفیت‌های فناورانه و خلاقانه‌ای است که از یکسو با اتکا به تکنولوژی و شیفت‌پارادایم‌هایی که حوزه فناوری می‌تواند ایجاد کند و از سوی دیگر با استفاده از خرد و توان جمعی برای راهکارهای جدید، فرایندها و روند حل مسائل سازمان‌ها را با تحول همراه می‌کند. در این مسیر رویکردهایی نظیر جمع‌سپاری و نوآوری باز، ناظر به استفاده از همین ظرفیت جمعی ایده‌ها و بازخوردهایی است که می‌بایست فراتر از نظام سلسله مراتبی و بروکراسی سنگین اداری، امکان طرح پیدا کرده و با همراهی سازمان، روال‌های معمول را اصلاح و بهینه کند.

همه آنچه گفته شد اگرچه در مقام تئوری واضح و منطقی به نظر می‌رسد اما حرکت در مسیر اجرایی کردن آن نیازمند حد بالایی از ریسک، رواداری و البته اراده مدیران سازمان‌ها است. جایی که به نظر می‌رسد سازمان تأمین اجتماعی به‌عنوان بزرگ‌ترین نهاد بیمه‌گر کشور با بیش از پنجاه میلیون نفر از ذی‌نفعان متنوع، نه‌تنها به صورت بالقوه عرصه‌ای کم‌نظیر برای تحقق حکمرانی مشارکتی است بلکه در سال‌های اخیر تلاش داشته تا گام‌های عملی را نیز در این مسیر طراحی و اجرا کند.

برای نمونه توسعه خدمات غیرحضوری و طرح‌هایی نظیر نسخه الکترونیک، ۳۰۷۰، لیست هوشمند، پرونده سلامت الکترونیک، نظام ارجاع، بازرسی هوشمند دفاتر قانونی، بیمه متمرکز و مواردی از این دست گام‌های بزرگ و مؤثر این سازمان در جهت ایجاد تحول در فرایندهای کاری هستند که باعث می‌شوند تا تسهیل خدمات به جامعه بزرگ مخاطبان این سازمان همزمان با افزایش دقت و شفافیت فرایندها در حال رقم خوردن باشد. به همین منظور در یک سال گذشته علاوه بر امور جاری، ۲۰ طرح تحولی توسط مدیریت عالی سازمان و با رویکرد پروژه‌ای و فراتر از رویه‌های معمول امور سازمان طراحی شده تا مسیر توسعه فناورانه این سازمان با تمرکز و زمان‌بندی بیشتر و دقیق‌تری پیگیری شود.

مسیری که به جهت تعریف منطق پروژه‌‌ای مکمل رویه‌های کاری معمول بوده و از منظر حکمرانی جمعی نیز تلاش داشته تا در مرحله تعریف طرح‌ها از نقطه نظرات ذی‌نفعان و خبرگان استفاده کند. قابل توجه آنکه در گام اجرای طرح‌ها نیز تأکید بر تشریح شفاف مسائل هر یک از طرح‌ها با عموم ذی‌نفعان اتفاق افتاده تا چرایی تعریف طرح در نسبت با چالش‌های وضع موجود و دستیابی به نقطه مطلوب تبیین شود. نمایش عمومی میزان پیشرفت طرح‌ها بر اساس پیشرفت برنامه‌ای و عملیاتی و اعلام کنتور روزشمار اتمام هر طرح که متأسفانه در دستگاه‌های اجرایی روال معمولی نیست؛ در سامانه هم‌اندیشی تأمین اجتماعی در دسترس عموم قرار گرفته تا جسارت انجام چنین اقدامی نشان از جدیت و اعتقاد راسخ سازمان به ایده حکمرانی مشارکتی داشته باشد. ایده‌ای که منطقاً برای جلب مشارکت موثر مستلزم تبیین دقیق طرح‌ها و گزارش شفاف وضعیت پیشرفت و اجراست و عموم ذی‌نفعان این سازمان بزرگ می‌توانند در یک بستر نوآورانه، به راحتی نقطه نظرات سلبی و ایجابی خود را در زمینه تکمیل و اصلاح هر طرح را به سمع و نظر مسئولان سازمان برسانند.

روی دیگر حرکت سازمان تأمین اجتماعی در مسیر حکمرانی مشارکتی به استفاده از ظرفیت بالای ذی‌نفعان و دغدغه‌مندان برای ارزیابی وضعیت و خدمات بازمی‌گردد. جایی که پیش‌تر نیز تلاش شده بود تا از ظرفیت نظارت اجتماعی، در قالب سامانه‌های نظارت مردمی سازمان و برای دریافت اخبار و شکایات و گزارش‌های مردمی استفاده شود. حالا اما سازمان در یک گام جدید که با تأکید و دستور مدیرعامل سازمان اجرایی شده، تلاش دارد تا در مرحله پیش از رونمایی رسمی از خدمات غیرحضوری جدید و همچنین ارزیابی پس از رونمایی که به صورت مستمر خواهد بود، نقطه نظرات اصلاحی و تکمیلی را تجمیع و اجرایی کند.

به همین منظور علاوه بر جلسات هم‌اندیشی با همکاران سراسر کشور و جلسات با ذی‌نفعان و شرکای اجتماعی که تا کنون منجر به ارزیابی شش سرویس جدید شده؛ مسیر دیگری نیز برای مشارکت افراد داوطلب و ثابتی بنا به حوزه تجربه و علایق پیش‌بینی شد. نکته قابل توجه و دلگرم کننده آنکه با اعلام فراخوانی تحت عنوان «باشگاه هم‌یار» که به ارزیابی خدمات غیرحضوری سازمان اختصاص دارد؛ در کمتر از ۱۰روز بیش از ۳۰۰۰ نفر از ذی‌نفعان اعم از بازنشستگان، بیمه پردازان، کارفرمایان، همکاران فعال و بازنشسته سازمان، ابراز آمادگی کرده‌اند تا خدمات غیرحضوری سازمان را به صورت داوطلبانه و سیستمی ارزیابی کرده و در ارتقا خدمات این سازمان مشارکت کنند.

بی‌تردید، این رویکرد همچون هر فرایند یادگیرنده و پویا، نیازمند اصلاح، استمرار و تحلیل مداوم تجربه‌هاست. آنچه امروز در سازمان تأمین اجتماعی در حال شکل‌گیری است، تلاشی واقعی برای تبدیل ایده حکمرانی مشارکتی به رفتاری نهادینه در عرصه اجرا است. تلاشی برای استفاده خلاقانه از سرمایه‌های انسانی و اجتماعی‌ بزرگی که با انگیزه و ظرفیتی بالا همواره آماده‌ی همراهی و همفکری برای بهبود هستند. حکمرانی مشارکتی در نهایت، یعنی اعتماد به همین ظرفیت‌های پنهان و فراهم‌کردن میدان برای بروز ایده‌هایی که می‌تواند موتور حرکت سازمان‌ها در مسیر آینده باشند. مسیری که اگر با صبر، انباشت تجربه و ضمانت‌های اجرا تداوم پیدا کند، این الگو می‌تواند به الگویی الهام‌بخش برای سایر نهادهای اجرایی کشور نیز تبدیل شود و مفهوم مشارکت در حکمرانی را نهادینه کند.

محمدرضا فیاضی بروجنی، مسئول دبیرخانه خلاقیت و جمع‌سپاری سازمان تأمین اجتماعی

مطالعه یادداشت در سایت تأمین ۲۴

دیدگاهتان را بنویسید

دسترسی به طرح‌های 20گانه

© سامانه هم‌اندیشی | 1404 | تمامی حقوق متعلق به سازمان تأمین اجتماعی است.